پـَـ نـَـ پـَـ ( په نه په )
زندگی شیرین
دانلود سریع و اسان ، گنجینه تصاویر ، داستان و طنز

 تو دستشوی گیر کردم بعد 2 ساعت در زدن یکی اومده میگه گیر کردی؟میگم پـَـ نـَـ پـَـ داشتم زور میزدم دستم خورد به در، بعد دیدم صدایی از طرف در نمیاد میگم اقا رفتــی؟؟؟؟ میگه پـــ نه پـــ وایسادم زور زدنت تموم شه بیای بیرون برات جشن قهرمانی بگیریم

 

.

.

دیشب شب اول قبرم بود نشسته بودم بالای سر جنازم دیدم 2 نفر یهو اومدن تو قبر ! با ترس گفتم شما نکیر و منکرین ؟؟؟!!! گفتن : پـَـَـ نــه پـَـَـــ کامران هومنیم اومدیم بگیم تو خودت نمره ی بیستی .... !!!!

.

.

یارو دو ساعت داره خودپردازو انگولک میکنه تازه برگشته میگه شمام کار دارین ؟ پـَـــ نــه پـَـــ وایستادیم اینجا بنیه و پشتکارِ شما رو سرلوحه زندگیمون قرار بدیم

.

.

یکی از این سوسک کوچیکا از جلو پام رد شده یه دستمال از جیبم درآوردم ... دوستم میگه میخوای بکشیش ؟ پـَـ نـَـ پـَـ آبریزش بینی داره میخوام نریزه رو قالی

.

.

به بابام میگم :بابا پول داری؟میگه پول می خای؟میگم : پـَـ نـَـ پـَـ میخواستم ببینم اگه پول نداری بهت بدم که وختی رفتی خونه جولو زن و بچت شرمنده نشی

.

.

به مامانم میگم:نمیخای واسه ما آستین بالا بزنی؟میگه:پسرم زن میخوای؟گفتم : پـَـ نـَـ پـَـ گفتم آستیناتو بالا بزنی با هم مچ بندازیم ببینیم کی قوی تره

.

.

گواهینامه دوستم رو گرفتن باهم رفتیم راهنمایی رانندگی، افسره میگه زیرسیبیلی بدین حله. دوستم میگه زیرسیبیلی منظورش رشوه بود؟ پَــ نَ پَـــ ! منظورش لب بود

.

.

ﺻﺒﺢ ﮐﻨﮑﻮر ﺟﻠﻮ داﻧﺸﮕﺎﻩ دارم ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ زﻧﻪ ﻣﯿﮕﻪ اﺳﺘﺮس داری؟ﻣﯽ ﮔﻢ پـَـ نـَـ پـَـ ﺷﻠﻮغ ﯾﻮد ﻣﺎﻣﺎن ﺑﺎﺑﺎﻣﻮ ﮔﻢ ﮐﺮدم

.

.

ز تو حموم به مامانم میگم صابون بیار میگه مگه نداریم ؟؟ میگم پ ن پ تعدادمون ریاده میترسم کم بیاد !!!

.

.

داشتم به جنازه پشهه روی میزم نگاه میکردم همکارم پرسید مرده؟ من: پــَ نــَ پــَ خسته بوده خوابیده بمنم گفته ساعت 10 بیدارش کنم

.

.

سوار تاکسیم میگم آقا نگه دارید میگه پیاده میشی؟ پـَـَـ نه پـَـَـمیخوام باد لاستیکا رو چک کنم

.

.

آخه تو آدمی؟؟؟؟؟ – پَ نه پَ؛ تو آدمی! بخشهایی از مکالمۀ آدم و حوا...

.

.

سر سفره عقد ، حاج آقا: آیا بنده وکیلم ؟ عروس: پـَـ نـَـ پـَـ متهمی !

.

.

گداهه دستشو دراز کرده جلو مرده ، میگه پول بدم ؟؟ میگه پ ن پ بزن قدش !!

.

.

تو بانک بودم نوبتم شد رفتم جلو باجه ۷ ،خانمه تقریبا دیگه منو میشناسه انقـــد رفتم بانک گفت:لطفا” شمارتونو بدید…گفتم:شماره نوبتــمو؟ گفت:پـَـَـ نــه پـَـَــــ شماره موبایلتـو! فقط بگما من تک می زنم تو زنگ بزن! شماره نوبتمو بهش دادم یه چکم بهش دادم کــه نقدش کنه. می گه:میخوای نقدش کنی؟ گفتم:پـَـَـ نــه پـَـَــــ اینو دادم واسه این کــه تو شارژ بخری زنگ بزنی..!

.

.

رفتم پیش مامان بزرگم میگم خسته نباشى ننه دارى بافتنى میبافى؟ میگه په نه په دارم سبزه گره میزنم بختم باز شه

.

منبع : www.pa-napa.com


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: شنبه 29 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط Mosayeb Shabani
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 71
بازدید دیروز : 27
بازدید هفته : 71
بازدید ماه : 124
بازدید کل : 4814
تعداد مطالب : 85
تعداد نظرات : 25
تعداد آنلاین : 1